••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شعر

مي تراود مهتاب 
مي درخشد شبتاب 
نيست يك دم شكندخواب به چشم كس وليك 
غم اين خفته چند 
خواب در چشم ترم مي شكند 
نگران با من ايستاده سحر 
صبح مي خواهد از من 
كز مبارك دم او آورم اين قوم به جان باخته را بلكه خبر 
در جگر ليكن خاري 
از ره اين سفرم مي شكند 
نازك آراي تن ساق گلي 
كه به جانش كشتم 
و به جان دادمش آب 
اي دريغا به برم مي شكند 
دستهاي سايم 
تا دري بگشايم 
بر عبث مي پايم 
كه به در كس آيد 
در وديوار به هم ريخته شان 
بر سرم مي شكند 
مي تراود مهتاب 
مي درخشد شبتاب 
مانده پاي ابله از راه دور 
بر دم دهكده مردي تنها 
كوله بارش بر دوش 
دست او بر در مي گويد با خود 
غم اين خفته چند 
خواب در چشم ترم ميشكند.
 
نیما یوشیج
+ نوشته شده در پنج شنبه 21 اسفند 1399برچسب:شعر,نیما یوشیج,می تراود مهتاب,میدرخشد شب تاب, ساعت 11:33 توسط آزاده یاسینی